ملکوتیان

... مرغ باغ ملکوتم

ملکوتیان

... مرغ باغ ملکوتم

ملکوتیان

یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ...
اگر بگیری دست هایم را،
همه چیز،
از دست هایت شروع می شود...
حتی عشق!

+ دست خدا بالاتر از همه ی دست هاست فتح/ 10

طبقه بندی موضوعی

کعبه از نام علی باز پلی زد به بهشت

چه مراعات نظیریست...

                                          علی...

                                                 کعبه...     

                                                       بهشت!

دست اگر باشد دخیل کنج دامــــان بهتر است...!

از "نــــــماز شــــب" توســل بر کـــــــریمان بـــــــهتر است...



حرف مــــــا آن است که آهــــوی نیشابور گفت:

"گــــــاه مـــــدیونت شدن از دادن جــــــــــــان بـــــــــهتر است..."



دست بـــــر سفره نبـــردم تا خودت تــــــعارف کنـــی

تــــــــــــــعارف اهـــــــل کرم ... از خـــــــوردن نــــــــــان بهتر است...



یــــــــــــــــک کمی بنــــــشین کنــــــار مــــا پــــــذیرایـــی بـــــــس است

"مــــــــــیزبان"... که می نــــشیند حال "مــــیهمان" بـــــهتر است


....
صبح محشر هر کسی دنبال یاری می دود
یار ما باشد اگر "شـــــــــــــــــــــــــــاه خـــــــــــــراسان"... بهتر است!

در جواب سوال شب اول قبر چه می خواهی بگویی؟

فکر کردی همین که پرسید میگویی الله جل جلاله.

نه!نه!اشتباه نکن!

اونجا نمیشه دروغ بگی دروغ اونجا معنی نداره.نمیتونی هیچ حرفی بزنی.

اگه این دنیا واقعا برای هر کاری گفتی الله جل جلاله ربی اونجا هم میگی و گرنه...

اگه موقع نگاه کردن گفتی الله جل جلاله ربی.پس نگاه نمیکنم.

اگه موقع ربا گرفتن گفتی الله جل جلاله ربی.پس نمیگیرم.

اگه موقع وبگردی گفتی الله جل جلاله ربی.پس نمیرم.

اگه....

موقع جواب دادن به ملک هم میگویی الله جل جلاله ربی وگرنه ....


برگرفته از طالب1

خانم موسوی یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس، از میان همه ی تصویر های آن روزها یکی را که از همه ی آن ها در ذهنش پر رنگ تر است، اینچنین روایت می کند:

یادم می آید یک روز که در بیمارستان بودیم، حمله شدیدی صورت گرفته بود. به طوری که از بیمارستان های صحرایی هم مجروحین زیادی را به بیمارستان ما منتقل می کردند. اوضاع مجروحین به شدت وخیم بود. در بین همه آنها، وضع یکیشان خیلی بدتر از بقیه بود. رگ هایش پاره پاره شده بود و با این که سعی کرده بودند زخم هایش را ببندند، ولی خونریزی شدیدی داشت. مجروحین را یکی یکی به اتاق عمل می بردیم و منتظر می ماندیم تا عمل تمام شود و بعدی را داخل ببریم.

وقتی که دکتر اتاق عمل این مجروح را دید، به من گفت که بیاورمش داخل اتاق عمل و برای جراحی آماده اش کنم. من آن زمان چادر به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم.
همان موقع که داشتم از کنار او رد می شدم تا بروم توی اتاق و چادرم را دربیاورم، مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت: من دارم می روم که تو چادرت را در نیاوری. ما برای این چادر داریم می رویم... چادرم در مشتش بود که شهید شد

از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم.

مریم نوریزاده

ورق می خورد این برگ تلخِ آخر و کهنه پاره ی تقویم ها! امان از این حکایت تکراری و سخت؛ و از این اندوهِ هزارن ساله ی ماه های دوازدهم! که هر سال بی تو، شروع می شود و بی تو، بی سرانجام تر؛ به پایان میرسد...
نسیمِ اسفند، وزیدن آغاز کرده و شمیمِ خوشِ نرگس ها، آرام آرام عطرش را، از آغوش سرمای زمستان برمی گیرد؛ تا شاید سالی دیگر و آغازِ فصلی سرد...
و من، در آغازِ رویشِ دوازدهمین ماهِ فصلِ آخرِ امسال، هنوز در امتدادِ جاده ای روشن، به انتظار تو ایستاده ام؛ تا تمام قد، در مقابل روزگاری که، تقویم هایش، روزِ آمدن تو را، رقم نمی زنند، چون برگی که در حسرتِ باران، خزانش فرا رسیده جان بدهم...

مریم نوریزاده

سال 92!
خوش به حالت!
ماه دوازدهمت هم آمد!
خدایا!

هنوز وقتش نشده ماه دوازدهم ما هم بیاید؟!

اللهم عجل لولیک الفرج

۰ نظر ۰۱ اسفند ۹۲ ، ۲۱:۰۸
مریم نوریزاده

بشارت ظهور در قرآن کریم آیات اول سوره بقره


( الم * ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین * الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلاه و مما رزقناهم ینفقون )

یحیی بن ابی قاسم گفت : از حضرت صادق علیه السلام از معنی این آیه پرسیدم.

فقال علیه السلام : “ المتقون شیعه علی و الغیب هو الحجه ”

فرمود: متقین شیعه علی باشند و غیب حضرت حجت است.

و شاهد بر این معنی قول خدای تعالی است : ( فقل انما الغیب لله فانتظروا انی معکم من المنتظرین )

منبع: قرآن مجید سوره بقره آیات ۱ تا ۴ وسوره یونس آیه ۲۰

کمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق دارالکتب الاسلامیه قم ۱۳۵۹ ق ج۱ص۱۸

۰ نظر ۲۴ بهمن ۹۲ ، ۱۳:۲۵
مریم نوریزاده

پای درس استاد/ خدا می بیند!


در آیه شریفه هم می‎فرماید «أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَی‏» در آیات دیگری هم اشاره به قُرب و نزدیکی دارد،
مثلا می‎فرماید: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید» یا «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْکُمْ وَ لکِنْ لا تُبْصِرُونَ»
شماها نمی‎بینید ولی ما به او نزدیک‏‌تر از شما هستیم. تو کور هستی و چشم باطنت کور است و مرا نمی‎بینی ولی من که می‎بینم که چه کار داری می‎کنی



تمام گفتارها و رفتارهای انسان های وارسته، نقشهٔ راهی است برای آن ها که می خواهند در مسیر الهی قدم بردارند. به توفیق الهی، زین پس گفتارهایی کوتاه از دروس اخلاقی مرحوم مجتبی تهرانی را برای استفاده علاقه مندان منتشر خواهیم کرد.

((...«حیا» آن ودیعه الهی و غریزه انسانی است که انسان را از اعمال زشت باز می‏دارد؛ یعنی چه قبل از عمل که انسان عمل را تصویر می‏کند و چه بعد از عمل، حیا نقش بازدارندگی دارد. به این معنا که روح وقتی با یک عمل زشت روبرو می‏شود و وقتی که عمل زشت را تصویر می‎کند، منفعل و منکسر می‎شود و همین حالت موجب بازدارندگی او است و بعد از عمل هم، این حالت بازدارندگی نسبت به تکرار آن عمل زشت پیدا می‎شود.

حیایی که انسان نسبت به ناظر دارد، گاهی «حیاء من الخلق» است، گاهی «حیاء من النفس» بوده و گاهی «حیاء من الملائکه» می‏باشد؛ یعنی فرشتگانی که مأمور ضبط اعمال انسان هستند. گاهی «حیاء من اولیاء الله» است. پنجمین نوع آن «حیاء من الله» است، یعنی از خدا خدر باب «حیاء من الله» ما یک بحث معرفتی داریم و یک بحث تربیتی. در مورد بحث تربیتی، ما روایات متعددی داریم که «حیا من الله» را در روابط گوناگون مطرح می‎فرمایند. یعنی این که انسان باید با توجه به این روابط حیاء داشته باشد.

مریم نوریزاده

آنچه می خوانید از مجموعه " طوبای محبت" انتخاب شده است.


.... دو طریق در باب سلوک به حق تعالی وجود دارد. یکی راه جذبه و رحمت حق است که در این راه بارقه ای از دوست به سالک می خورد و در واقع کشش دوست، سالک را پیش می برد و این یک دعوت خصوصی برای اوست و از سالک این طریق به مجذوب سالک تعبیر می شود.

راه دوم آن است که سالک باید آنقدر مجاهده کند و ریاضت بکشد تا به جذبه حق برسد و سالک این طریق را، سالک مجذوب گویند. در حقیقت هردو طریق جذبه حق تعالی است که سالک را به مقصد می رساند...

پس بیا با خدا دوست شو. نترس خدا دنیاتو نمی گیره. خدا همه چی بهت میده. هم دنیا هم اخرت. من تجربه کردم این را. تو بیا دوست شو. راه دوستی خدا این است.

می گوید:

به رحمت سر زلف تو واثقم ورنه
کشش چو نبود از آن سو، چه سود کوشیدن

مریم نوریزاده

حرف بزنید، بگویید؛ یک ‏کلمه بیشتر هم نمی‏ خواهد؛ لازم نیست یک سخنرانی بکنید.

کسی که می‏بینید خلافی را مرتکب می‏ شود دروغ، غیبت، تهمت، کینه ‏ورزی نسبت به برادر مؤمن، بی ‏اعتنایی به محرّمات دین، بی ‏اعتنایی به مقدسات، اهانت به پذیرفته‏ های ایمانی مردم، پوشش نامناسب، حرکت زشت

یک کلمه‏ ی آسان بیشتر نمی ‏خواهد؛ بگویید این‏ کار شما خلاف‏ است، نکنید؛ لازم هم نیست که با خشم همراه باشد.

شما بگویید،دیگران هم بگویند، گناه در جامعه خواهد خشکید.
چرا کسانی از گفتن ابا می‏ کنند؟ یک عده بر اثر ضعف نفس از گفتن ابا می‏ کنند، یک عده هم خیال می ‏کنند که گفتن فایده‏ یی ندارد!

امام خامنه ای مد ظله العالی

مریم نوریزاده